بسیاری از کسبوکارها با وجود هزینههای سنگینی که برای تبلیغات پرداخت میکنند، نتیجهای که انتظار دارند را دریافت نمیکنند و شاهد هدر رفتن هزینههای تبلیغات هستند. اگر شما هم درگیر چنین مسئلهای هستید، با خواندن این مقاله میتوانید با نشانههای هدر رفتن بودجۀ تبلیغاتی، دلایل اصلی و راهکارهای عملی کاهش هزینههای تبلیغات در عین افزایش بازدهی آشنا شوید.
- 1 - نشانههای هدر رفتن هزینههای تبلیغاتی
- 1. بهجای تمرکز بر نیازهای مشتری، بیش از حد روی برند متمرکز هستید
- 2. برای کمپینهای تبلیغاتی خود، هدف مشخصی ندارید
- 3. نتایج تبلیغات را اندازهگیری نمیکنید، یا بهسادگی از کنار آنها میگذرید
- 4. مدام در حال مقایسۀ برند خود با رقبا هستید
- 5. همچنان به روشهای قدیمی تبلیغاتی وفادارید
- 6. قیف فروش را جدی نمیگیرید
- 7. فقط تبلیغ میکنید!
- 8. تبلیغات را در هر شرایطی ادامه میدهید، حتی اگر سودآور نباشند
- 9. بدون استراتژی مشخص، فقط از ترندها پیروی میکنید
- 10. نرخ کلیک تبلیغات شما پایین است
- 11. نرخ تبدیل و بازگشت سرمایۀ پایینی دارید
- 12. کاربر جذب میکنید، اما مشتری نه!
- 2 - ریشههای اصلی هدر رفتن هزینههای تبلیغات چیست؟
- 3 - چگونه هزینههای تبلیغات را کاهش دهیم؟
- 4 - افزایش بازدهی تبلیغات همزمان با کاهش هزینهها
- 5 - جمعبندی
نشانههای هدر رفتن هزینههای تبلیغاتی
این که چگونه باید متوجه شویم که تبلیغات ما بهدرستی طراحی نشدهاند، بودجهبندی درست نبوده و در حال هدر دادن هزینههای تبلیغاتی هستیم، اولین سوال در بحث کاهش هزینههای تبلیغاتی است.
بنابراین، برای شروع، به معرفی نشانههایی میپردازیم که به شما میگویند: «در حال هدر دادن هزینه و بودجه در تبلیغات هستید.» مهمترین آنها عبارتاند از:
1. بهجای تمرکز بر نیازهای مشتری، بیش از حد روی برند متمرکز هستید
اگر از تریبونهای تبلیغاتی خود استفاده میکنید تا فقط دستاوردها و ویژگیهای برند خود را به شیوههای مختلف و بهصورت مکرر اعلام کنید و کمتر به نیازها و مشکلات کاربران و مشتریان میپردازید، احتمالاً توجه مخاطبان را جلب نخواهید کرد. مشتریان به دنبال راهحلهایی برای مشکلات خود هستند، نه شنیدن چندبارۀ خبرهای موفقیتها و افتخارات شما.
بنابراین، تبلیغات خود را بر این موضوع متمرکز کنید که: چگونه میتوانید به مشتریان کمک کنید تا به اهدافشان برسند و مشکلات فعلی خود را برطرف کنند.
2. برای کمپینهای تبلیغاتی خود، هدف مشخصی ندارید
اگر کمپین تبلیغاتی خود را شروع میکنید، بدون اینکه یک یا چند هدف واضح و قابلاندازهگیری برای آن تعیین کرده باشید، احتمالاً یا بازدهی آنچنانی از هزینههای تبلیغاتی خود دریافت نمیکنید، یا مجبور به هزینههای مضاعف هستید.
اهدافی مانند افزایش فروش، جذب لید یا افزایش ترافیک وبسایت باید مشخص و قابل اندازهگیری باشند تا بتوان عملکرد کمپین را سنجید و آن را بهینهسازی کرد.
3. نتایج تبلیغات را اندازهگیری نمیکنید، یا بهسادگی از کنار آنها میگذرید
اگر فکر میکنید که با اجرای تبلیغات، کار شما به پایان میرسد، مطمئن باشید که در کمپینهای بعدی شاهد هدر رفتن هزینههای تبلیغات خواهید بود. فراموش نکنید که باید بهطور مداوم نتایج کمپین را اندازهگیری و تحلیل کنید. بدون این کار، متوجه نخواهید شد که کدام بخش از تبلیغات مؤثر بوده و کدام بخش نیاز به بهبود دارد.
4. مدام در حال مقایسۀ برند خود با رقبا هستید
هر کسبوکاری، شرایط و مخاطبان و مشتریان خود را دارد. اگر دست از مقایسه برنمیدارید، بهجای آنالیز تخصصی رقبا، بهسراغ مقایسۀ مداوم استراتژیهای تبلیغاتی خود با آنها میروید و تفاوتها را نیز نادیده میگیرید، احتمالاً در دام تصمیمات اشتباهی خواهید افتاد. تصمیماتی که هم موجب هدر رفتن بودجه تبلیغات خواهند شد و هم بازدهی کافی را به همراه نخواهند داشت.
5. همچنان به روشهای قدیمی تبلیغاتی وفادارید
اگر فقط در همان مسیرهای قبلی قدم برمیدارید، از محدودۀ امن خود خارج نمیشوید و خلاقیت و نوآوری در تبلیغات را فراموش کردهاید، ممکن است نتوانید در کاهش هزینههای تبلیغات موفق باشید.
از طرفی، همواره فرصتهای جدیدی در دنیای تبلیغات به وجود میآیند که رقبا از این فرصتها برای پیشرفت استفاده میکنند و شما، هنوز هم وفادار روشهای قبلی و قدیمی هستید که ممکن است بازدهی سابق را نداشته باشند. بازار و رفتار مصرفکنندگان دائماً در حال تغییر است؛ بنابراین، باید استراتژیهای خود را بهطور منظم بازبینی و بهروزرسانی کنید.
6. قیف فروش را جدی نمیگیرید
بدون طراحی قیف فروش ساختاریافته، جذب مشتریان جدید و تبدیل آنها به مشتریان وفادار دشوار خواهد بود. قیف فروش متناسب با کسبوکار شما، به شما کمک میکند تا مسیر مشتری از آگاهی از برند تا خرید را مدیریت و بهینهسازی کنید و طی این بهینهسازی، از هدر رفتن هزینههای تبلیغات جلوگیری کنید.
7. فقط تبلیغ میکنید!
اگر بهجای برطرف کردن مشکلات داخلی مانند ضعف در خدماترسانی به مشتریان، مشکلات عملیاتی، کمبود نیروی متخصص یا ناهماهنگیهای موجود، فقط تبلیغ میکنید و صرفاً ویترین خوبی برای کسبوکار خود ساختهاید، در نگهداری مشتریان به مشکل خواهید خورد. ممکن است بتوانید با تبلیغات کسب و کار خود آنها را جذب کنید، اما احتمال تبدیل این مخاطبان جدید به مشتری یا تبدیل آنها به مشتری وفادار، دشوار خواهد بود.
8. تبلیغات را در هر شرایطی ادامه میدهید، حتی اگر سودآور نباشند
اگر کمپینهای تبلیغاتی شما بازدهی مناسبی ندارند و همچنان به آنها ادامه میدهید، یا در مسیر اشتباهی تبلیغات را انجام میدهید، ممکن است با هدر رفتن هزینههای تبلیغات مواجه شوید. باید بهطور منظم عملکرد کمپینها را ارزیابی کنید و در صورت لزوم تغییراتی را در استراتژیها و فرایند تبلیغات ایجاد کنید.
9. بدون استراتژی مشخص، فقط از ترندها پیروی میکنید
درست است که استفاده از ترندهای روز تبلیغات ممکن است مزایای بسیاری را برای شما به همراه داشته باشد، اما سازگاری این ترندها با اهداف برند و مخاطبان هدف نیز بسیار اهمیت دارد.
ممکن است بتوانید با استفاده از این ترندها مخاطبان متعددی را جذب کنید، اما تبدیل این مخاطبان به مشتری برند، وابسته به این موضوع است که مخاطبان واقعاً از جامعۀ هدف شما جذب شده باشند.
10. نرخ کلیک تبلیغات شما پایین است
نرخ کلیک پایین، دقیقاً به این معناست که هزینۀ تبلیغات به هدر رفته، خبری از کاهش هزینههای تبلیغات نیست و کاربران با تبلیغ شما ارتباط برقرار نکردهاند. این موضوع میتواند نشانهای از ضعف در پیام تبلیغاتی، طراحی گرافیکی ضعیف، یا انتخاب نادرست مخاطب هدف باشد. اگر CTR پایین باشد، حتی اگر تبلیغ شما به مخاطبان متعددی نمایش داده شود، کلیک و در نتیجه تبدیل و فروش نخواهید داشت.
11. نرخ تبدیل و بازگشت سرمایۀ پایینی دارید
اگر افراد روی تبلیغ شما کلیک میکنند اما اقدام خاصی انجام نمیدهند، مثلاً خرید نمیکنند، فرم پر نمیکنند یا بهسرعت از صفحه خارج میشوند، احتمالاً تبلیغ شما در مرحلۀ تبدیل مشکل دارد. این موضوع میتواند ناشی از صفحۀ لندینگ نامناسب، پیام تبلیغاتی نادرست، یا تجربۀ کاربری بد باشد.
12. کاربر جذب میکنید، اما مشتری نه!
اگر تبلیغات شما کاربران زیادی را به سایت جذب میکند ولی کاربران تعامل یا خریدی انجام نمیدهند، از طرفی کیفیت لندینگ و پیام تبلیغاتی را هم چک کردهاید و از آن اطمینان دارید، احتمالاً مخاطبان را بهدرستی مورد هدف قرار ندادهاید. تبلیغ باید به گونهای طراحی شود که افراد واقعاً علاقهمند و آماده به خرید را جذب کند.
ریشههای اصلی هدر رفتن هزینههای تبلیغات چیست؟
پرهزینه بودن تبلیغات برای بسیاری از کسبوکارها یک معضل بزرگ است، اما زمانی این موضوع تبدیل به یک چالش پیچیده میشود که بازدهی قابلقبولی را نیز همراه خود نداشته باشد. همین موضوع است که «هدر رفتن هزینههای تبلیغات» را در چشم صاحبان کسبوکارها پررنگتر میکند.
اما چرا چنین اتفاقی میافتد و چه عواملی باعث میشوند تا نتوانیم در کاهش هزینههای تبلیغات موفق باشیم؟ علت اصلی این مسئله بهصورت کلی، اشتباهات رایج و ساختاری در فرآیند طراحی، هدفگذاری، اجرا و بررسی و تحلیل کمپینهای تبلیغاتی است. در ادامه، به ریشههای اصلی هدر رفتن بودجۀ تبلیغات میپردازیم:
1. انتخاب نادرست مخاطبان هدف (یا حتی عدم انتخاب آنها!)
شاید بتوان گفت بزرگترین اشتباه در تبلیغات، نمایش پیام تبلیغاتی به افرادیست که هیچ علاقه یا نیازی به محصول یا خدمات کسبوکار شما ندارند. اگر مخاطب تبلیغات به اشتباه انتخاب شود، حتی جذابترین متدها و استراتژیهای تبلیغاتی هم بینتیجه خواهند بود و در نهایت، هزینۀ صرفشده برای تبلیغات، هدر رفته است.
شناخت دقیق پرسونای هدف، استفاده از دادههای صحیح و رعایت اصول و استراتژیهای بازاریابی هدفمند، میتواند از این اشتباه بزرگ جلوگیری کند و در کاهش هزینههای تبلیغات، بسیار موثر باشد.
2. طراحی ضعیف یا غیر هدفمند صفحۀ فرود تبلیغات (Landing Page)
حتی اگر تبلیغ شما نرخ کلیک بالایی داشته باشد، یک صفحۀ فرود ضعیف میتواند اوضاع را به هم بریزد. فرض کنید کاربر تبلیغات شما را میبیند، جذب تبلیغات میشود و روی آن کلیک میکند، اما با ورود به لندینگ پیج، از ادامۀ مسیر منصرف میشود و از صفحه خارج میشود. به همین سادگی، شاهد هدر رفتن بودجه تبلیغات خواهید بود.
ساختار نامشخص در صفحۀ لندینگ، پیامهای تبلیغاتی مبهم و تجربۀ کاربری نامناسب، باعث از دست دادن مخاطبان و نرخ تبدیل پایین میشوند.
صفحۀ فرود باید ساده، شفاف و کاملاً هماهنگ با پیام تبلیغاتی و مخاطبان هدف آن باشد. تمرکز روی یک کال تو اکشن مؤثر و درست و حذف عناصر اضافی، بهشیوهای که کاربر بداند دقیقاً باید از کدام مسیر به هدف خود برسد، کلید موفقیت شماست.
3. بیتوجهی به کلیکهای تقلبی (Click Fraud)
بر اساس تحقیقات Clickguard، حدود ۱۴٪ از کلیکها در تبلیغات کلیکی تقلبی هستند. این کلیکهای تقلبی باعث گمراهی نتایج تحلیلها و بررسیهای شما خواهند شد و هدر رفتن هزینههای تبلیغات را نیز به دنبال خواهند داشت.
4. تمرکز بیش از حد بر شاخصهایی مثل CTR یا تعداد لید
گاهی کسبوکارها بیش از اندازه بر نرخ کلیک یا تعداد لیدها تمرکز میکنند و بازدهی و بازگشت سرمایه را کمتر مورد بررسی قرار میدهند.
فراموش نکنید که یک کمپین میتواند لید زیادی ایجاد کند، اما اگر این لیدها تبدیل به مشتری نشوند و نرخ تبدیل پایین باشد، تبلیغات شما در بازگرداندن سرمایه بینتیجه بوده و فقط آگاهی از برند را افزایش داده است.
شاخصهای عمیقتری مثل نرخ تبدیل نهایی، نرخ بازگشت سرمایه (ROAS) و ارزش طول عمر مشتری (LTV) هم از اهمیت بالایی برخوردارند.
5. عدم اجرای تست A/B
تست A/B از مهمترین تستهایی است که به شما کمک میکند تا بهترین روش تبلیغات را بهشیوۀ اصولی پیدا کنید. در این روش، با طراحی چند نسخه از تبلیغات خود و نمایش آن به گروههای مختلف کاربران، میزان بازدهی را بهصورت عملی بررسی میکنید و بهترین راهکار تبلیغاتی را پیدا خواهید کرد.
بنابراین، اگر فقط به یک نسخه اتکا میکنید، تصمیمگیری علمی و اصولی را برای خود دشوار خواهید کرد.
6. تمرکز بر جذب مشتری جدید و بیتوجهی به ریتارگتینگ
بسیاری از کسبوکارها بیشتر بودجۀ تبلیغاتی خود را صرف جذب مخاطب جدید میکنند و مشتریان بالقوهای را که قبلاً با برند تعامل داشتهاند، فراموش میکنند. این در حالیست که کمپینهای ریتارگتینگ، با هدف قرار دادن کاربرانی که از سایت بازدید کردهاند، محصولی را در سبد خرید رها کردهاند یا فرم ثبتنام را ناقص پر کردهاند، شانس تبدیل بالاتری دارند و کاهش هزینههای تبلیغات را به همراه خواهند داشت.
چگونه هزینههای تبلیغات را کاهش دهیم؟
بعد از بررسی نشانههای هدر رفتن بودجه تبلیغات و دلایل اصلیای که باعث میشوند کاهش هزینهها با شکست مواجه شوند، نوبت به راهکارهایی عملی برای موفقیت در کاهش هزینههای تبلیغات میرسد. برخی از راهکارهایی که بهآسانی میتوانند شما را از هزینههای گزاف و چندین میلیونی نجات دهند، به شرح زیر هستند:
تعریف دقیق هدف کمپین (قابل اندازهگیری و مرتبط با بیزینس)
اولین قدم برای اجرای کمپین تبلیغاتی مؤثر و جلوگیری از هدر رفتن هزینههای تبلیغات، تعیین هدفی است که بر اساس اصول SMART طراحی شده باشد. یعنی هدفی که مشخص، قابلسنجش، دستیافتنی، مرتبط با نیازهای کسبوکار و تعیینشده برای بازۀ زمانی مشخص باشد.
بهجای تعیین اهداف مبهم و کلی مثل «برندینگ» یا «افزایش فروش»، بهتر است هدفی مشخص تعیین کنید؛ مثلاً:
«افزایش ۲۰ درصدی فروش ماهانۀ محصول X تا پایان خرداد ماه.»
این هدف:
- مشخص (Specific) است. چون دقیقاً میدانید قرار است فروش کدام محصول را افزایش دهید.
- قابل اندازهگیری (Measurable) است. چون میزان افزایش (۲۰ درصد) تعیین شده.
- دستیافتنی (Achievable) است. البته اگر با منابع و روال کار قبلی همخوانی داشته باشد.
- مرتبط (Relevant) است. چون بهطور مستقیم با هدف کسبوکار (افزایش فروش) گره خورده.
- و دارای زمانبندی (Time-bound) است. چون بازۀ زمانی رسیدن به آن (تا پایان اردیبهشت) مشخص شده.
کمپینی با هدفگذاری دقیق و SMART نهتنها عملکرد بهتری خواهد داشت، بلکه به شما کمک میکند تا نقاط ضعف، فرصتهای بهینهسازی و نقاط قوت تبلیغات را سریعتر شناسایی کرده و بهموقع تصمیمگیری کنید.
انتخاب درست پلتفرم و کانال تبلیغاتی
نباید تصور کرد که حضور در همۀ پلتفرمها و تبلیغات چندکاناله الزاماً مساوی با موفقیت و بازدهی بیشتر است. کانال تبلیغاتی باید بر اساس ویژگیهای مخاطب هدف و فعالیت کسبوکار شما انتخاب شود.
مثلاً اگر مشتریان بالقوۀ شما بیشتر از قشر جوانان و نوجوانان هستند و در شبکههای اجتماعی فعالیت بیشتری دارند، روشهای تبلیغاتی مانند تولید محتوا در شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسر مارکتینگ راهگشای شما هستند. از طرفی، اگر جامعۀ هدف شما از اقشار مختلف هستند، احتمالاً بازاریابی پیامکی گزینۀ بهتری باشد.
بنابراین، شناخت مسیرهای مؤثر ارتباط با مشتریان، نقش مهمی در کاهش هزینههای تبلیغات ایفا میکند.
طراحی پیام واضح و جذاب برای مخاطبان هدف
بهتر است به جای طراحی یک تبلیغ عمومی، بر مخاطب هدف خود متمرکزتر باشید، او را بشناسید و پیام تبلیغاتیتان را دقیقاً بر اساس نیازها، دغدغهها و حتی لحنی متناسب با سلیقۀ او طراحی کنید. بهعلاوه، استفاده از یک CTA (دعوت به اقدام) واضح، شفاف و هماهنگ با پیام تبلیغاتی، باعث میشود هزینهای که برای دیدهشدن صرف میکنید، بازدهی بالاتری داشته باشد و واقعاً به اقدام منجر شود.
اگر از تبلیغات پیامکی یا تبلیغات ایمیلی استفاده میکنید، شخصیسازی پیامها را جدی بگیرید؛ مخصوصاً اگر در حال اجرای کمپینهای ریتارگتینگ هستید.
بهینهسازی مستمر کمپین بر اساس داده و گزارشها
تبلیغاتی که فقط اجرا میشوند و به حال خود رها میشوند، دیر یا زود باعث هدر رفتن بودجه تبلیغات خواهند شد. حتی اگر بر اساس بهترین استراتژیهای بازاریابی طراحی شده باشند. برای کاهش هزینههای تبلیغات، باید کمپینها را بهطور منظم رصد و تحلیل کنید. استمرار مهم است، نه این که صرفاً این بررسیها را به پایان کمپین موکول کنید.
بهعلاوه، فراموش نکنید که بدون شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، نمیتوانید متوجه شوید که تبلیغات شما چقدر موفق بودهاند. شاخصهایی مثل نرخ کلیک (CTR)، نرخ تبدیل، نرخ بازگشت سرمایه (ROAS) و ارزش طول عمر مشتری (LTV)، به شما کمک میکنند تا بفهمید بودجۀ تبلیغاتیتان کجا صرف شده و چه خروجیای داشته است.
از گزارشهای دقیق استفاده کنید، رفتار کاربران را بررسی کنید، شاخصهای کلیدی را از ابتدا مشخص کنید و در مراحل مختلف کمپین آنها را چک کنید و بر اساس این دادهها، تبلیغات را بهینهسازی کنید. این کار ممکن است زمانبر باشد، اما مطمئن باشید در بلندمدت بازدهی تبلیغات را چند برابر خواهد کرد و هزینهها را کاهش میدهد.
استراتژی بلندمدت تبلیغات با بازاریابی محتوایی
به جای وابستگی به تبلیغات لحظهای و پرهزینه، از بازاریابی محتوایی برای ایجاد ارتباط بلندمدت با مخاطب استفاده کنید. انتشار محتواهایی مانند مقالات آموزشی در وبلاگ، استفاده از ویدیو مارکتینگ و انتشار پستهای کاربرپسند در شبکههای اجتماعی، میتوانند بدون هزینههای سرسامآور تبلیغات، شما را به مخاطب نزدیکتر کنند.
توجه به قیف فروش و پرورش لید
اگر در استراتژیهای تبلیغاتی خود، بخشهای مختلف قیف فروش را در نظر نگیرید، تبلیغات خود را به وسیلهای برای جذب ترافیک تبدیل میکنید، اما در تبدیل کاربران عادی به مشتری موفق نخواهید بود.
با طراحی درست قیف فروش و ایجاد مسیر مشخصی از مرحلۀ آشنایی مخاطبان با برند، تا خرید و وفاداری آنها، نهتنها میتوانید نرخ تبدیل را افزایش دهید، بلکه میتوانید با صرف هزینۀ کمتر و جلوگیری از هدر رفتن هزینههای تبلیغات، مشتریان ارزشمندتری را جذب کنید.
پرورش لید نیز یکی از اجزای کلیدی قیف فروش است. با ارسال پیامکهای تبلیغاتی هدفمند، محتوای آموزشی و پیشنهادهای ویژه، میتوانید مخاطبان را برای خرید آماده کنید.
افزایش بازدهی تبلیغات همزمان با کاهش هزینهها
مهمترین نکاتی که کاهش هزینههای تبلیغات و افزایش بازدهی را بهصورت همزمان تضمین میکنند، عبارتاند از:
- استفاده از ریتارگتینگ، تمرکز بر مشتریان قبلی، یا کاربرانی که تعامل بالایی با برند شما داشتهاند، نرخ تبدیل بالاتری را با هزینۀ کمتر به همراه خواهد داشت.
- بهجای اجرای کمپینهای بزرگ و طولانیمدت، از کمپینهای کوچکتر و قابلکنترل استفاده کنید. این نوع کمپینها به شما این امکان را میدهند که خطاها را سریعتر شناسایی و اصلاح کنید، و در نهایت، با جلوگیری از هدر رفتن هزینههای تبلیغات، بازدهی بیشتری داشته باشید.
- ابزارهای اتوماسیون تبلیغات مثل Google Ads، Meta Ads یا حتی پلتفرمهای داخلی، امکانات پیشرفتهای برای اتوماسیون را در اختیار شما میگذارند. استفادۀ هوشمندانه از این ابزارها میتواند در کاهش هزینهها و افزایش بازدهی تأثیرگذار باشد.
- گاهی اوقات فقط با تغییر یک عنوان، رنگ یک دکمه یا جملهای در پیام تبلیغاتی، میتوانید نرخ کلیک یا نرخ تبدیل را چند برابر افزایش دهید.
- اگر نرخ کلیک تبلیغات شما بالا ولی نرخ تبدیل پایین است، احتمالاً باید طراحی، سرعت بارگذاری، یا تجربۀ کاربری لندینگپیج را اصلاح کنید.
- از کمپینهای ترکیبی استفاده کنید تا مخاطب را در کانالهای دیگر از دست ندهید.
- رفتار کاربران در قیف فروش را تحلیل کنید. دقت کنید که کاربران در کدام مرحله ریزش دارند تا بودجۀ تبلیغاتی را دقیقاً بر همان بخش متمرکز کنید.
- تبلیغات را در زمان و مکان جغرافیایی درست اجرا کنید. در مناطق و ساعاتی تبلیغ کنید که مخاطبان بیشتری را جذب میکنید و فروش بیشتری نصیبتان میشود.
- با آنالیز دقیق رقبا، بررسی کنید که مشغول به چه فعالیتی هستند، تبلیغات را در کدام کانالها و چگونه اجرا میکنند و مخاطبان جذب کدام سبک از تبلیغات آنها میشوند. گاهی الهام گرفتن از رقبا در کاهش هزینههای تبلیغات بسیار موثر است.
جمعبندی
هدر رفتن هزینههای تبلیغات، تنها به دلیل ضعف در طراحی بنر یا نوشتن یک کپشن ضعیف نیست. بلکه در تصمیمات اولیه، هدفگذاری اشتباه و در نظر نگرفتن مخاطب هدف ریشه دارد.
اما با بررسی دقیق عملکرد تبلیغات، بهینهسازی مستمر، استفاده از استراتژیهای هدفمند و توجه به تجربۀ کاربر، نهتنها میتوان از هدر رفتن بودجه تبلیغات جلوگیری کرد، بلکه میتوان بازدهی کمپینها را نیز تا چند برابر افزایش داد.
با استفاده از راهکارهای عملی ارائهشده در این مقاله میتوانید هزینههای تبلیغات را تا میزان چشمگیری کاهش دهید و در عین حال، شاهد افزایش بازدهی کمپینهای تبلیغاتی باشید.